1402\01\08 13:49:05
مغناطیس نوروزی مادران در خانوادهها. این «مادر» حرف نمیزند
نعمتالله سرگلزایی کارگردان مستند کوتاه «مادر» با موضوع خاطرات یک مادر شهید، از چالشهای ساخت این مستند و تجربههای مشابه خود گفت.
نعمتالله سرگلزایی از کارگردانان برگزیده جشنواره فیلم ۱۰۰ در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به اینکه اگر قرار باشد یک فیلم ۱۰۰ ثانیهای با موضوع «نوروز» بسازد سراغ چه سوژهای میرود، پاسخ داد: قطعاً سراغ خانواده میروم بهخصوص لحظاتی که همه اعضای خانواده به مادر رجوع میکنند.
گاهی مرکزیت یک خانواده پدر بزرگ و یا مادر بزرگ است و در ایام نوروز بسیار قشنگ است که گویی این افراد مغناطیسی دارند و همه را به گرد خود جمع میکنند. زیبایی اصلی نوروز را باید در همین جمعها پیدا کرد. وی ادامه داد: من مستندی در کارنامهام دارم که موضوعش غذا پختن خانوادگی است.
همه اعضای یک خانواده در خانه مادربزرگ جمع شدهاند و آنچه شاهد هستیم حضور یک خانواده بزرگ در یک خانه است که همهشان یک هدف دارند و آن اینکه چگونه یک آش را درست کنند. وی که برای فیلم کوتاه «مادر» تندیس اول بخش بهترین مستند را از سیزدهمین جشنواره فیلم ۱۰۰ از آن خود کرد، درباره این اثر هم توضیح داد: این فیلم درباره یک مادر شهید است که بعد از ۴۰ سال یک فرد مصاحبهگر مقابلش قرار گرفته و از او میخواهد خاطرات شهیدش را به یاد بیاورد. اینجاست که مادر هیچ تقلایی برای به یاد آوردن نمیکند و تمام خانواده در یک فرم روایی جدید وارد قصه میشوند و شروع به کمک کردن به او میکنند تا خاطراتش را به یاد بیاورد.
سرگلزایی درباره اتفاق ویژهای که حین ساخت این مستند با آن مواجه شده است هم گفت: اصلیترین اتفاق همین تغییر شکل روایت بود. انتظار من این بود که مادر صحبت کند اما ناگهان مادر صحبت نکرد و به جای او اطرافیانش شروع به صحبت کردند. بهصورت ناخودآگاه سراغ مادر میرفتند و به او میگفتند که چه بگوید.
ما میخواستیم مصاحبهای معمولی برای بنیاد شهید با این مادر داشته باشیم اما در حین ضبط ناگهان متوجه شدم که یک روایت کاملاً مدرن و متفاوت در حال شکلگیری است. وی افزود: همه چیز به گونهای رقم خورد که انگار دستی از بیرون به ما داشت تقلب میرساند که چگونه باید فیلم را بسازیم. شاهد اتفاق ویژهای در زمینه روایت فیلم بودیم و به همین دلیل مسیر ساخت فیلم را تغییر دادم.
بعد از آن هم در مرحله تدوین فیلم سروشکل نهایی را پیدا کرد. این مستندساز درباره چالشهای خود در ساخت این اثر هم گفت: کلاً گفتگو با خانواده شهدا به دلیل آنکه بنیاد شهید کمی دیر این پروژه را آغاز کرد، با این دشواری مواجه است که به دلیل فاصله زیادی که آنها از گذشته گرفتهاند خاطراتشان بسیار کمرنگ شده است. ابتدا باید به شما اعتماد کنند چرا که داغی که دارند بسیار برای خودشان عزیز است و حاضر نیستند به راحتی آن را با هر کسی به اشتراک بگذارند.
باید با تمام خلوص نیست مقابل آنها بنشینید تا به شما اعتماد کنند. وی افزود: از نظر فنی هم مصاحبه گرفتن در یک قالب استاندارد کار سختی است. باید بدانید از کجا آغاز کنید و سراغ چه نکاتی بروید که شاید از نگاه دیگران مهم نباشد اما طرح آنها منجر به شکلگیری لحظات احساسی مهمی میشود.
در برخی از گفتگوها گاهی پدر یا مادر شهید به صورت ناخواسته نکتهای را مطرح میکنند که خودشان هم از پیش در جریان اهمیت آن نبودهاند. سرگلزایی درباره برنامهریزی خود برای ورود به سینمای حرفهای بلند هم گفت: اصلیترین ملاک تفکیک برای من در سینما، روایت است. این روایتگری گاهی در سینمای داستانی اتفاق میافتد و گاهی در سینمای مستند.
از این منظر هیچ محدودیتی نه از نظر زمان فیلمسازی برای خود قائل هستم نه از منظر فرم. به همین دلیل از حدود ۲۰ سال پیش که مشغول به فعالیت هستم، همه فرمهای فیلمسازی را تجربه کردهام. هر چند هنوز فیلم بلند نساختهام اما تجربه ساخت فیلم نیمهبلند را داشتهام.
قطعاً هم دوست دارم سراغ سینمای بلند بروم و در زمان بیشتری مخاطب را با روایت خود همراه کنم.. .
بازنشر از : مهر