/*/
1403\02\12 17:28:10
اقتباس از رمان، عنصر مشترکی است که چندین سریال پرطرفدار مانند «بازی تاج و تخت» و «بریجرتون» (Bridgerton) را به هم پیوند می‌زند
اقتباس از رمان، عنصر مشترکی است که چندین سریال پرطرفدار مانند «بازی تاج و تخت» و «بریجرتون» (Bridgerton) را به هم پیوند می‌زند.
با محبوبیت سرویس‌های استریم، رمان‌ها به منبعی غنی برای ساخت سریال‌های تلویزیونی ماندگار، با خطوط داستانی پیچیده و شخصیت‌های چندبعدی تبدیل شده‌اند. این اقتباس‌ها به ویژه در ژانرهای فانتزی و جنایی محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند. رمان‌های مهیج جنایی روانشناختی مانند «شکارچی ذهن» (Mindhunter) و «هانیبال» (Hannibal) بر اساس فعالیت‌های پژوهشی در زمینه پرونده‌های جنایی، تحلیل عمیقی از شخصیت قاتلان سریالی ارائه می‌دهند.
علاوه بر این هنگام اشاره به اقتباس‌های پربار ادبی که در قرن بیست‌ویکم محبوبیت پیدا کرده‌اند، نمی‌توان از سریال «شرلوک» (Sherlock) شبکه بی‌بی‌سی چشم‌پوشی کرد. و اما بهترین سریال‌های اقتباسی کدامند؟
سریال دوران‌ساز «بازی تاج و تخت» اقتباسی از مجموعه رمان‌های «ترانه‌ی یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) نوشته‌ی جرج آر آر مارتین است.
این سریال در قاره‌های خیالی وستروس و اسوس جریان دارد و مناقشات بین هفت قلمرو را به تصویر می‌کشد. «بازی تاج و تخت» به خاطر گروه بازیگران متعدد و خطوط داستانی و شخصیت‌های غیرقابل پیش‌بینی‌اش شناخته می‌شود؛ شخصیت‌هایی که برای تصاحب تخت سلطنت با هم مبارزه می‌کنند. این سریال محبوبیت ژانر فانتزی را به ویژه در پلتفرم‌های استریم افزایش داد و با داشتن طرفداران وفادار، به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های اقتباسی تاریخ تبدیل شد.
جرج آر آر مارتین نویسنده‌ی رمان‌های «ترانه‌ی یخ و آتش» که سریال «بازی تاج و تخت» از آن اقتباس شده است، پیشینه جالبی در هالیوود دارد.
او از اواخر دهه ۸۰ تا ۹۰ به مدت ۱۰ سال در هالیوود کار می‌کرد و در تیم سریال‌های «منطقه نیمه‌روشن» و «زیبای وحشی» دستیار نویسنده بود. اما شهرت او در هالیوود به خاطر فیلمنامه‌های بسیار طولانی و پرهزینه‌ای بود که اغلب رد می‌شدند. مارتین در نهایت تصمیم گرفت تا تمام آن محدودیت‌ها را کنار بگذارد و مجموعه رمان‌های «ترانه‌ی یخ و آتش» را بنویسد.
این رمان‌ها پیش از ساخته شدن سریال به شهرت رسیدند. سریال «بازی تاج و تخت» طی مدت پخش خود با کسب مجموعا ۲۷۲ جایزه به پرمخاطب‌ترین سریال تلویزیونی زمان خود تبدیل شد و به نوعی حاکم بلامنازع سریال‌های اقتباسی زمان خودش بود.
سریال «سرنوشت ندیمه» (The Handmaid’s Tale) داستان جامعه‌ای تخیلی و دیکتاتوری را پس از دومین جنگ داخلی آمریکا روایت می‌کند؛ جایی که قدرت مذهبی زندگی زنان بارور را که به آن‌ها ندیمه گفته می‌شود تحت کنترل می‌گیرد.
ایده‌ی نداشتن حق باروری برای زنان در «سرگذشت ندیمه» به عنوان یکی از بهترین سریال‌های اقتباسی به شکل نمادینی به بردگی اشاره دارد. این مجموعه اقتباسی از رمانی به همین نام اثر مارگارت اتوود است که به خاطر پرداختن به موضوعات حساس و بحث‌برانگیز جنجالی و همچنین نامزد دریافت جایزه ادبی نیز شد.
اولین فصل از سریال «سرگذشت ندیمه» موفق به کسب هشت جایزه امی ساعات پربیننده و الیزابت ماس هم برای بازی در نقش جون آزبورن، برنده جایزه امی و گلدن گلوب شد. این سریال صحنه‌های کوبنده‌ای دارد که یادآور سرکوب حقوق زنان در ایالات متحده آمریکا است.
«سرگذشت ندیمه» به خاطر معرفی و محبوب کردن ژانرِ دیستوپیای فمینیستی شناخته می‌شود؛ ژانری که تاریک‌ترین ترس‌های فمینیست‌ها در قالب داستان به تصویر کشیده می‌شود و در آن هرگونه قدرتی از زنان سلب می‌شود.
در سال ۲۰۱۲، شرلوک هولمز، کارآگاه خیالی داستان‌های آرتور کانن دویل، با بازی ۷۵ بازیگر در بیش از ۲۵۰ اثر، رکورد بیشترین شخصیت ادبی به تصویر کشیده شده در سینما و تلویزیون را شکست. اقتباسی که بیشترین توجه را به خود جلب کرد، سریال مدرن شبکه بی‌بی‌سی با عنوان «شرلوک» بود که در آن بندیکت کامبربچ نقش شرلوک هولمز را بازی می‌کرد؛ فردی که تند حرف می‌زد و خود را یک جامعه‌گریز (شخصیتی که با جامعه وفق پیدا کرده اما ممکن است ویژگی‌های جامعه‌ستیزانه داشته باشد) معرفی می‌کرد.
مارتین فریمن نقش دستیار وفادار او واتسون و استیون موفات نقش مایکرافت، برادر سلطه‌گر او را بازی می‌کردند.
«شرلوک» یکی از سریال‌های اقتباسی از رمان دویل است که در لندن قرن بیست و یکم جریان دارد و شخصیت‌ها با جامعه مدرن تطبیق داده شده‌اند. کامبربچ با ظرافت، درخشش و شکنندگی شرلوک را به تصویر می‌کشد، در حالی که واتسون او را از توانایی‌های همدلانه‌اش آگاه می‌کند. این سریال بندیکت کامبربچ را به جهانیان معرفی کرد و جوایز متعددی کسب نمود.
«شرلوک» همچنین به خاطر استفاده از تکنولوژی و تکیه‌ی زیاد بر گرافیک، پیغام‌های متنی و جرایم سایبری شناخته می‌شود.
«شکارچی ذهن» یک تریلر مهیج روانشناختی جنایی است که در دهه ۱۹۷۰ جریان دارد و به نقش اداره تحقیقات فدرال (FBI) در توسعه‌ی رده‌بندی و تحلیل شخصیت قاتلان سریالی مدرن می‌پردازد. این سریال بر اساس کتاب جنایی واقعی «شکارچی ذهن: درون واحد جرایم زنجیره‌ای نخبه‌ی اف‌بی‌آی» (Mindhunter: Inside the FBI’s Elite Serial Crime Unit) نوشته‌ی مامور ویژه سابق جان ای داگلاس و نویسنده مارک اولشکر ساخته شده است.
قسمت‌های سریال شامل بازجویی‌های واقعی و هولناک از ادموند کمپر، مانتی ریسل، جری برودوس، ریچارد اسپک، دنیس رادر، چارلز منسون و سایر قاتلان سریالی است.
چندین قسمت از فصل اول سریال «شکارچی ذهن» توسط دیوید فینچر کارگردانی شده است که رویکرد نئو نوآر جذابی را برای این تریلر روانشناختی تعیین می‌کند. تماشای این سریال تجربه‌ای آزاردهنده است زیرا مخاطب را مجبور می‌کند مانند یک قاتل فکر کرده و جهان‌بینی بی‌احساس یک جنایتکار را درک کند. داگلاس یکی از اولین متخصصان رده‌بندی شخصیت مجرمان بود و این سریال نگاهی بالینی و بی‌پرده به جنایتکاران دارد، بدون اینکه خشونت هولناک آن‌ها را جذاب جلوه دهد.
دروغ‌های کوچک بزرگ (Big Little Lies)
«دروغ‌های کوچک بزرگ» یکی از سریال‌های اقتباسی در ژانر درام و کمدی سیاه است که داستان آن از طریق پنج زنی روایت می‌شود که درگیر یک پرونده قتل شده‌اند. این سریال بر اساس کتابی به همین نام نوشته‌ی لیان موریارتی ساخته شده است که زندگی سطحی قشر مرفه را با نگاهی هجو مورد نقد قرار می‌دهد. این سریال بازیگران فوق‌العاده‌ای دارد، از جمله نیکول کیدمن، ریس ویترسپون، شایلین وودلی، الکساندر اسکاشگورد، ادم اسکات، لورا درن و زویی کراویتز.
مینی‌سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» با ترکیب کمدی، معما، درام و طنز توانست برنده ۸ جایزه‌ی امی از جمله بهترین سریال کوتاه شود.
شخصیت‌های سریال زندگی به ظاهر بی‌نقصی دارند و برای کمال‌گرایی تلاش می‌کنند، اما در نهایت استانداردهای دوگانه‌ی آن‌ها آشکار می‌شود. شایعات و دروغ‌ها نقش پررنگی در این سریال بازی می‌کنند، چرا که زندگی آن‌ها حول محور حفظ وجهه‌ی اجتماعی‌شان می‌چرخد.
«غریبه» اقتباسی از پرفروش‌ترین مجموعه رمان‌های فانتزی نوشته‌ی دیانا گابالدون است.
داستان این سریال درباره‌ی یک پرستار بریتانیایی به نام کلیر راندال از قرن بیستم است که به طرز عجیبی به اسکاتلند قرن هجدهم سفر می‌کند. این سریال ژانرهای مختلف عاشقانه، سفر در زمان و درام تاریخی را در هم می‌آمیزد و بینندگان را با راندال و ماجراجویی‌هایش همراه می‌کند. این سریال توسط رونالد دی مور توسعه داده شد، در سال ۲۰۱۴ به نمایش درآمد و در سال ۲۰۲۳ پس از هفت فصل به پایان رسید.
سریال «غربیه» بازخوردهای مثبتی دریافت کرد، زیرا رویکردی تازه به سفر در زمان از دیدگاه یک زن ارائه می‌داد.
کلیر در حالی که از زندگی زناشویی خود لذت می‌برد، ناگهان به گذشته‌ای عجیب و غریب فرستاده می‌شود. او برای امنیت مجبور به ازدواج با جیمی فریزر، یک جنگجوی اسکاتلندی خوش‌چهره می‌شود و در میان دو رابطه‌ی پیچیده در دو زمان مختلف قرار می‌گیرد. با وجود مضامین عمیق، سریال همچنان توانست جنبه‌ی طنز و سرگرمی خود را حفظ کند و نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین سریال تلویزیونی شود.
خانه‌ی پوشالی (House of Cards)
تریلر سیاسی آمریکایی «خانه‌ی پوشالی» اقتباسی از سریال کوتاهی به همین نام ساخته‌ی بی‌بی‌سی است که خود بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی مایکل دوبز در سال ۱۹۸۹ ساخته شده است. رمان در انگلستان اتفاق می‌افتد و داستان یک مقام فاسد حزب محافظه‌کار را دنبال می‌کند که آرزوی نخست‌وزیر شدن را در سر دارد. در اقتباس آمریکایی این رمان، داستان به فضای سیاسی آمریکا منتقل می‌شود.
در این سریال کوین اسپیسی نقش فرانسیس آندروود، نماینده‌ی کنگره‌ی کارولینای جنوبی را بازی می‌کند و ما شاهد ظهور و سقوط او در عرصه‌ی سیاست هستیم.
«خانه‌ی پوشالی» در طول پخش خود ۵۶ بار نامزد دریافت جایزه امی شد و هفت جایزه را نیز از آن خود کرد. این سریال توانست به عنوان اولین سریال اینترنتی ارجینال، نامزدی‌های مهمی را در جایزه‌های پرایم‌تایم امی به دست آورد. این اتفاق نشان‌دهنده‌ی گذار موفق سریال‌های جریان اصلی از تلویزیون به پخش آنلاین بود.
لحن سریال «خانه‌ی پوشالی» تاریک و پرهیجان است و فیلمنامه‌ی آن مورد تحسین منتقدان و مفسران سیاسی قرار گرفت.
«هانیبال» شباهت‌هایی با «شکارچی ذهن» دارد؛ چرا که سریال از طریق یک مامور، به کاوش در ذهن آشفته‌ی یک قاتل سریالی می‌پردازد. اما این بار، سریال رابطه‌ی بین ویل گراهام، بازرس ویژه FBI با بازی هیو دنسی و دکتر هانیبال لکتر، یک روانپزشک جنایی را به تصویر می‌کشد که در اصل آدمخوار و یک قاتل زنجیره‌ای است.
این یکی از بهترین سریال‌های اقتباسی از رمان‌های «اژدهای سرخ»، «هانیبال» و «خیزش هانیبال» نوشته‌ی توماس هریس است.
توماس هریس رمان‌های هانیبال را در خانه‌ای دوطبقه‌ی دورافتاده نوشت، درست زمانی که پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا شده بود. او بخ منظور تحقیق برای کتابش در کلاس‌های آموزشی شرکت و با ماموران FBI در واحد علوم رفتاری در کوانتیکوی ویرجینیا صحبت کرد. رمان‌ها و اقتباس‌های آن‌ها به خاطر بینش روانشناختی عمیق به انگیزه‌های یک آدمخوار، حاصل تحقیقات عمیق هریس با FBIشناخته شده‌اند.
سریال «هانیبال» به خاطر سبک بصری خیره‌کننده و بازی‌های خارق‌العاده‌ی بازیگران اصلی‌اش شناخته می‌شود و همچنین یکی از بهترین سریال‌های اقتباسی در ژانر وحشت به شمار می‌رود.
سریال محبوب نوجوانانه «دروغ‌گوهای کوچک زیبا» بر اساس رمانی به همین نام نوشته‌ی سارا شپرد ساخته شده است. این سریال در شهر خیالی رزوود جریان دارد، جایی که زندگی گروهی از دختران نوجوان پس از ناپدید شدن مرموز رهبر گروهشان به خطر می‌افتد.
این رمان بر اساس تجربیات دوران بلوغ نویسنده در شهرستان چستر ساخته شده است و او همچنین در دو قسمت از این سریال، نقش کوتاهی (حضور افتخاری) بر عهده داشت.
این سریال با فاش شدن رازهای مگوی گروه دوستان پس از ناپدید شدن یکی از آن‌ها، به شدت جذاب و تماشایی می‌شود. «دروغ‌گوهای کوچک زیبا» از همان ابتدا طرفداران پرشور خودش را داشت و به پربازدیدترین سریال با مخاطب زن در فیسبوک تا سال ۲۰۱۶ تبدیل شد. این سریال همچنین به خاطر پرداختن به جنبه‌های منفی گروه‌های خصوصی و لیدری در بین نوجوانان، نسبت به سایر درام‌های نوجوانانه بالغ‌تر به نظر می‌رسید و مورد تحسین قرار گرفت.
بریجرتون
سریال «بریجرتون» یکی دیگر از سریال‌های اقتباسی جذاب و تماشایی است که بر اساس مجموعه رمان‌های عاشقانه‌ی تاریخی به همین نام، نوشته‌ی جولیا کوین ساخته شده است. این سریال فوق‌العاده محبوب، داستان عاشقانه‌ای تاریخی و خیالی را روایت می‌کند که در دوران نیابت سلطنت لندن جریان دارد. داستان سریال بر روی گروهی از جوانان مجرد از طبقه‌ی اشراف و نجیب‌زاده تمرکز دارد که به دنبال همسر ایده‌آل خود هستند.
همین موضوع باعث شده تا سریال تمام ویژگی‌های لازم برای محبوب شدن در دنیای دیجیتال را داشته باشد. فصل دوم سریال «بریجرتون» با پشت سر گذاشتن فصل اول، به پربیننده‌ترین سریال تلویزیونی انگلیسی‌زبان در شبکه‌ی نتفلیکس تبدیل شد.
سریال «بریجرتون» نسخه‌ی جدیدتری از رمان «غرور و تعصب» اثر جین آستن است، جایی که داستان‌های گذشته با لنزی فراگیرتر در زمان حال بازگو می‌شوند. این سریال به خاطر انتخاب بازیگر بدون توجه به رنگ پوستشان مورد تحسین قرار گرفت، حتی زمانی که این انتخاب باعث دور شدن از اصالت دوران نیابت سلطنت شد؛ دورانی که در آن تنوع نژادی به شکل امروزی وجود نداشت.
لباس‌های دوره‌ی خاص «بریجرتون» هم باعث محبوبیت دوباره‌ی سربندها و دستکش‌های تا آرنج در بین طرفداران شد.
منبع: movieweb
/*//*/
